یک مادر

یک مادر

مینویسم فقط به خاطر مادرم
یک مادر

یک مادر

مینویسم فقط به خاطر مادرم

مادر


www.Meisam-Mohammadi.com

مادر! در ستایش دنیای پر مهرت، ترانه ای از اخلاص خواهم سرود و گلدسته ای از مهر بر گردنت خواهم آویخت.

شکوه عشق را در زمزمه های مادرانه ات می یابم و انگیزه خلقت را از قلب پر مهرت می خوانم.

مادر، بوسه بر دستان خسته ی تو جانم را زنده می کند و دیدار تو عشق را در دلم به ارمغان می آورد.

ایمانم از دعای توست و خدایم را از زبان تو شناخته ام، عبادت را تو به من آموخته ای، مادر! ای الهه ی مهر.

تو گلی خوشبو از بهشت خدایی که گلخانه دلم از عطرتو سرشار است، از تبار فاطمه ای و گویی وجود تو را با مهر فاطمه سرشته اند پس همیشه دعایم کن چرا که دعایت سرمایه فردای من است.

مادرم! به پاس آن چه به من داده ای، به ستایش محبت های بی اندازه ات، و به وسعت همه خوبی هایت دوستت دارم… روزت مبارک

 روز مادر

ولادت حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها و روز مادر بر تمامی مادران عزیز مبارک باد.

بیستم جمادی الثانی هر سال، روزی پر از خاطره و معنویت است؛ خاطراتی شیرین از مادران مهربان، فرزندان با محبت و همسران با وفا؛ این روز به یُمن ِ زاد روز بانوی نمونه اسلام، فاطمه زهرا ( سلام الله علیها)، روز مادر نام گرفته است؛ بانویی که گل سرسبد تمام بانوان عالم است؛ تنها زنی که پدرش معصوم، شوهرش معصوم و خودش نیز معصوم بوده و پیامبر گرامی اسلام (ص) به او لقب “اُم ابیها”  داده است، یعنی زنی که برای پدرش همچون مادر بود.

زندگی و سیره ی حضرت زهرا (س) به قدری آموزنده و جذاب است که هر زن آزاده ای در جهان او را چونان قدیسه ای تحسین می کند؛ زنی که تولدش از دامن خدیجه کبری، همسر پیامبر گرامی اسلام (ص) و در کانون نخستین خانواده اسلامی با نغمه های آسمانی و تسبیح قدسیان همراه شد و شب میلادش را عرشیان به بانگ تکبیر و تسبیح جشن گرفتند و خداوند لقب کوثر به او عطا کرد؛ زیرا وی سرچشمه ی تمام خوبی های جهان است.

و چه زیبا تولد این بانوی گرانقدر به ابتکار بنیانگذار جمهوری اسلامی -امام خمینی (ره)- روز زن و روز مادر نام گرفت؛ “اگر روزی باید روز زن یا روز مادر باشد، چه روزی والاتر و افتخار آمیزتر از روز ولادت با سعادت فاطمه زهرا سلام الله علیهاست؛ زنی که افتخار خاندان وحی است و چون خورشیدی بر تارک اسلام عزیز می درخشد.”

روز مادر و تاریخ روز مادر

روز مادر در کشورهای مسیحی

یک خانم آمریکایی به نام آناجارویس (Anna Jarvis) پس از مرگ مادرش، در هشتم ماه مه 1905 به این فکر افتاد که از تمامی مادران در زمانی که در قید حیات هستند، قدردانی شود. به همین دلیل تمام تلاش خود را بر این گذاشت که روزی از سال به مادران اختصاص داده شود. او در آغاز از کشیش منطقه شان خواست که موعظه ای در زمینه نقش مادر در جامعه ایراد کند. سپس نامه هایی به مردان روحانی، سیاسی و با نفوذ فرستاد. پس از آن با خرید یک آژانس تبلیغاتی، پیغام خود را با مضمون “اختصاص دادن روزی برای ارج نهادن به مادران، آنان را جاویدان می سازد” به گوش مردم رساند و سرانجام در سال 1907 روز یکشنبه، دوم ماه مه -زمان مرگ مادر آنا جارویس- روز مادر نامیده شد.

پس از تلاش موفقیت آمیز جارویس، با به پایان رسیدن جنگ جهانی اول، روز مادر به کشورهای اروپایی نیز راه یافت. در سال 1917 روز مادر در سوئیس رایج شد و سپس به اتریش و جزایر اسکاندیناوی رسید. در آلمان برای اولین بار در سال 1922 روز مادر را جشن گرفتند. اما در زمان ناسیونالیست ها روز مادر در این کشور دچار انحراف شد؛ زیرا آنان بر پایه این ایدئولوژی که مادر ضامن دوام ِ نژاد آریایی است، روز مادر را جشن می گرفتند.

سمبل روز مادر برای مادری که در قید حیات است یک شاخه میخک قرمز و برای مادری که از دنیا رفته، یک شاخه میخک سفید است. آنا جارویس با ارائه این طرح، بردن گل برای مادران را در روز مادر رواج  داد.

آنا جارویس، بانی روز مادر در کل جهان مسیحیت -زنی که خود هیچ گاه مادر نشد- در سال 1948 در خانه سالمندان فیلادلفیا بدرود حیات گفت. جالب است بدانید که تمام هزینه های نگهداری و اقامت او در خانه سالمندان را تاجران گل -افرادی که بیشترین سود را از روز مادر می بردند- متقبل شدند.

روز مادر در میان ملل دیگر

فرزندانی که نمی توانند در روز مادر در کنار مادر خود باشند، اغلب با یک تلفن، ارسال کارت، فرستادن گل یا هدیه، عشق و محبت خود را در روز مادر ابراز می کنند؛ و افرادی که در این روز لذت بودن در کنار مادر را تجربه می کنند، با کمک در انجام کارهای خانه، تهیه غذایی ویژه و گذراندن روز خود با مادرشان از محبت های او در روز مادر قدردانی می کنند.

کشورهایی چون ترکیه، دانمارک، فنلاند، ایتالیا، استرالیا و بلژیک روز مادر را در دومین یکشنبه ماه مه جشن می گیرند. در نروژ دومین یکشنبه ماه فوریه و در سوئد و فرانسه نیز آخرین یکشنبه ماه مه، روز مادر، جشن گرفته می شود. مردم فرانسه روز مادر را همچون جشن تولد برگزار می کنند. تمام خانواده دور هم جمع می شوند و با یک وعده غذای ویژه و کیک، روز مادر را جشن می گیرند. بعضی از کشورها روز مادر را در فصل بهار برگزار می کنند.

در لبنان در اولین روز بهار و در ژاپن دومین یکشنبه ماه مه با برگزاری نمایشگاه نقاشی از مادران تجلیل می شود. کودکان شش تا چهارده سال با کشیدن نقاشی درباره مادرانشان از آن ها در روز مادر قدردانی می کنند. هر چهار سال یک بار نیز نقاشی های برگزیده در نمایشگاهی به نام “مادر من” به نمایش گذاشته می شود.

تاریخچه روز مادر در یونان به گذشته خیلی دور بر می گردد. 25 سال قبل از ظهور عیسی مسیح (ع)، الهه های یونانی وجود داشتند که برای آن ها نوعی جشن مادر برگزار می شد.

مردم هنگ کنگ، پاکستان، قطر، عربستان سعودی و امارات متحده ی عربی روز مادر را در ماه مه جشن می گیرند. مردم این کشورها که عموماً مسلمان اند، در روز مادر به دیدن مادران خود می روند و با در دست داشتن هدایایی چون گل، کیک، اشیای زینتی و قیمتی از ایشان قدردانی می کنند.

در آرژانتین و هندوستان مراسم روز مادر در ماه اکتبر برگزار می شود. مردم آرژانتین در دومین یکشنبه این ماه از مادران قدردانی می کنند؛ اما هندوها ده روز را برای روز مادر جشن می گیرند. این فستیوال بر اساس نام دورگا پوجا (Durga Puja) -زن و مادر قدیسه هندو- “دورگا”  نامگذاری شده است. بنا بر افسانه ای، این مادر الهی ده دست دارد و در هر دست اسلحه ای برای از بین بردن اهریمن (شیطان).

در پرتقال و اسپانیا روز مادر ارتباط نزدیکی با کلیسا دارد. در هشتم دسامبر، این مردم نه تنها از مادران قدردانی می کنند، بلکه مراسم شکرگزاری برای مریم مقدس، مادر حضرت عیسی (ع) را نیز به جا می آورند.

عده ای از مردم یوگسلاوی سابق هم در ماه  دسامبر یک روز را  به نام “ماتریس” جشن می گرفتند. دو هفته بعد از کریسمس دختران و پسران جوان در سکوت و آرامش کامل دست و پای مادر خود را در حالی که خواب بود، می بستند و مادر زمانی که بیدار می شد با دادن هدایای کوچکی که در زیر بالش خود مخفی کرده بود خود را آزاد می کرد.

اگر چه هر کشوری با فرهنگ خاص خود برای انتخاب روز مادر سمبل و دلیلی دارد. اما آن چه اهمیت دارد قدردانی و تشکر از مقام مادر است؛ و این مراسم بهانه ای است تا توجه بیشتری به مادران داشته باشیم و به آن ها ثابت کنیم که چقدر دوستشان داریم…

وقتی محبتت را با همه وجودت به من تقدیم کردی و مرا شرمنده الطاف کریمانه ات کردی و دل قشنگت را مالامال از عشق به من کردی بار دلدادگی را سخت بر دلم نهادی و امانت عشق را در وجودم نهادی و عهد کردم که تکیه گاهت در همه لحظاتت باشم…

قاسم صرافان ... اشعار مدح پیامبر اکرم صلوات الله علیه و عید مبعث


و مدح پیامبر اکرم صلوات الله علیه

***

درکوه انعکاس خودت را شنیده ای

تا دشت ها هوای دلت را دویده ای

در آن شب سیاه نگفتی که از کدام

وادی سبد سبد گلِ مهتاب چیده ای ؟

«تبت یدا... » ابی لهبان شعله می کشند

تا پرده ی نمایش شب را دریده ای

رویت سپیده ای ست که شب های مکه را ...

خالت پرنده ای ست رها در سپیده ای

اول خدا دو چشم تو را آفرید و بعد

با چشمکی ستاره و ماه آفریده ای

باران گیسوان تو بر شانه ات که ریخت

هر حلقه یک غزل شد و هر مو قصیده ای

راهب نگاه کرد و آرام یک ترنج

افتاد از شگفتی دست بریده ای

دیگر چرا به عطر تو ایمان نیاوریم

ای لهجه ات صراحت سیب رسیده ای !

بالاتر از بلندی پرهای جبرئیل

تا خلوت خدا، تک و تنها پریده ای

دریای رحمتی و از امواج غصه ها

سهم تمام اهل زمین را خریده ای

حتی کنار این غزلت هم نشسته ای

خط روی واژه های خطایم کشیده ای

گفتند از قشنگیت اما خودت بگو

از آن محمدی که در آیینه دیده ای

 

قاصدک و شاپرک


در سوگ و سنگ قبر مادر: 

مادر ای پرواز نرم قاصدک
مادر ای معنای عشق شاپرک 

ای تمام ناله هایت بی صدا
مادر ای زیباترین شعر خدا

یک جفت کفش طلایی

یک جفت کفش طلایی

روزی دخترکی که در خانواده ای بسیار فقیر زندگی می کرد از خواهرش پرسید مادرمان کجاست؟
خواهر بزرگش پاسخ داد که مادر در بهشت است؛ دخترک نمی دانست که مادر آنها به دلیل کار زیاد و بیماری صعب العلاج، چشم از جهان فرو بسته بود.

کریسمس نزدیک بود و دخترک مدام در مقابل ویترین یک فروشگاه کفش زنانه لوکس می ایستاد و به یک جفت کفش طلایی خیره می شد. قیمت کفش ۵۰ دلار بود و دخترک افسوس می خورد که نمی تواند کفش را بخرد. 

کریسمس فرا رسید و پدر دو دختر که در معدن کار می کرد مبلغ ۴۰ دلار را برای هر کدام از بچه ها کنار گذاشت تا این که در هنگام تحویل سال به آنها داد. دخترک بسیار آشفته شد و فردای آن روز سریع کیف و کفش قدیمی اش را به بازار کالا های دست دوم برد و آن را با هر زحمتی که بود به قیمت ۱۰ دلار فروخت؛ سپس فورا به سمت کفش فروشی دوید و کفش طلایی را خرید. در حالی که کفش را به دست داشت، پدر و خواهرش را راضی کرد تا او را تا اداره پست همراهی کنند. وقتی به اداره پست رسیدند، دخترک به مأمور پست گفت که لطفاً این کفش را به بهشت بفرستید. مأمور پست و خانواده دختر سخت تعجب کردند؛ مأمور با لبخند گفت که برای چه کسی ارسال کنم؟ دخترک گفت که خواهرم گفته مادرم در بهشت است من هم برایش کفش خریدم تا در بهشت آن را بپوشد و در آنجا با پای برهنه راه نرود، آخر همیشه پای مادرم تاول داشت..

با تشکر از محسن برای ارسال این داستان

تویی مادر؟

تویی مادر؟

اشتباهی خونه یه خانم مسنی رو گرفتم، اومدم معذرت‌خواهی کنم هی می‌گفت مینا ‌جان تویی؟ هی می‌گفتم ببخشیدمادر اشتباه گرفتم، باز می‌گفت مینا جان تویی مادر؟ می گفتم نه مادر جان اشتباه شده ببخشید! اسم سوم رو که گفت دلم شکست.. گفتم آره مادر جون، زنگ زدم احوالتون رو بپرسم. اون قدر ذوق کرد که چشام خیس شد.

چه مادر و پدرها و پدربزرگ ها و مادربزرگ هایی که چشم انتظار یه تماس کوچولو از ما هستن.. ازشون دریغ نکنیم!